اگر برای ابد، هوای دیدن تو، نیفتد از سر من، چه کنم؟
سلام.
صرفا برای درک راحتتر چرایی نگرانی من در این پست:
در این که من هیچ اتصالی با نسل کنونی ندارم، هیچ شکی نیست. یعنی نمیدونم، مثلا معیارهای اجتماعی موجود رو ارزشمند نمیدونم و حتی معنایی هم براشون متصور نیستم. قبلا اسمش رو میذاشتم بیهویتی، الان میذارم بیتعلقی. و به نظرم علی رغم این که درکی از این معیارها و جوری که توی ذهن آدمهاست، ندارم، میدونم که بسیار بیمارگونه ست و چیزهایی نیست که ارزشهای ماهوی یک انسان باشه.
مطلب نگرانکنندهی پست:
ما میدونیم که با توجه به نظریات تکاملی، وقتی که قراره یه گونهی جدید ایجاد بشه، یه سری نیروهای تکاملی دستبهدست هم میدن و در طی میلیونها سال اینقدر تفاوت بین دو گروه مختلف از یک گونه اتفاق میافته که منجر به ایجاد شاخه میشه. و وقتی شاخهزایی اتفاق بیفته، در واقع یک گونه به دو نوع گونهی متفاوت تقسیم میشه و این شکلی شاخههای درخت حیات کنار هم چیده میشن. گروه به دستههایی از یک گونه گفته میشه که با توجه به ویژگیهای فیزیولوژیک، جغرافیایی یا اجتماعی حتی، توانایی تولید مثل با همدیگه رو داشته باشند. مثلا مارمولکهایی که از آفریقا مهاجرت کردند به دلیل جبر جغرافیایی دیگه توان برقراری ارتباط با اون آفریقاییها رو ندارند، بنابراین با این که هنوز در یک گونهاند، در گروههای مختلفیاند و انتظار میره که تاثیرات محل زندگی باعث تغییر این دو گروه به دو گونهی مختلف بشه. یا مثلا دو قاطر به دلیل جبر فیزیولوژیک قادر به جفتگیری نیستند، بنابراین در یک گروه قرار نمیگیرند با این که در یک گونهاند. یا مثلا در روستاهایی که به دو بخش پایینده و بالاده تقسیم میشند و افراد این دو بخش به هیچ وجه اجازه ندارند با هم ارتباط جنسی برقرار کنند، از نظر اجتماعی در جبر گروهی قرار گرفتند.
من گونهی Homo sapiens رو واقعا دوست دارم. سرشاخهی واقعا شگفتانگیزیه. بدن جذابی داره و تا ابد میشه روش مطالعه کرد. سرشاخههای شاخههای دیگه به این زیبایی نیستند هیچکدوم و من به عنوان یک جاندار بدون هیچ تعصبی که نگاه میکنم، میبینم که واقعا حیفه انقراض یا کاهش شایستگی زندگی این گونه. با توجه به این که شواهد تکامل در انسان به طرز خیلی نامتعارفی شدت گرفته (و این البته میتونه به خاطر نسلهای طولانی انسانی یا خودآگاهی اغراقشدهاش باشه.) و حتی در هر نسل نسبت به نسل قبل دیده میشه (که این تقریبا توی تکامل چیز بیسابقهای محسوب میشه. در مطالعات معمولا هر ده نسل با هم مورد مطالعه قرار میگیرند.)؛ نگرانی بزرگ من برای نسل بشر اینه که ممکنه موقعیت اجتماعی و تحصیلات و سطح درآمد در آیندهی نزدیک که آدمها مرزبندیهای مشخصتری داشتند، باعث ایجاد گروه در انسانها و شاید حتی شاخهزایی بشند. و من چهقدر از این پارامترها، کینه به دل دارم...
- ۰۰/۱۲/۰۱
سلام.
دقیقا ۱۰ دقیقه پیش در حال ظرف شستن به تو و "تو" ی تو فکر می کردم....
عنوان را می فهمم. متن را هم... اما ارتباطشان فقط حدس زدم!!