بالاتر از ابرها، پایین‌تر از خورشید

محلی برای رها رقصیدن زیر نور خورشید

بالاتر از ابرها، پایین‌تر از خورشید

محلی برای رها رقصیدن زیر نور خورشید

به صرف چای وانیلی و بیسکوئیت نارگیلی.

ما از تو به غیر از تو نداریم تمنّا...

جمعه, ۲ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۰۳:۴۰ ب.ظ

سلام.

دیروز تصمیم گرفتم نهنگ بلوگا باشم؛ سفید با یه قلب کوچولوی قرمز، بزرگ، با چشم‌های کوچکی که گرچه کل جهان توش جا نمی‌شه ولی می‌تونه امواج زیادی دریافت کنه و به همه‌جا سرک بکشه، مهربون، رها و شناور، سوار بر آب‌های آزاد. می‌دونی وقتی داشتم مستندش رو می‌دیدم انگار خیلی سر جاشون بودند. دخترهاشون رو روی پشت‌شون سوار می‌کردند و روی آب‌های کم‌عمق سر می‌خوردند و نفس می‌کشیدند. بدون هیچ حرف اضافه‌ای، با آواهای خاص و تعریف‌شده‌ای همراه هم می‌شدند و فاصله‌شون رو با هم حفظ می‌کردند. انگار به پهنه‌ی آب‌های آبی تیره واقعا تعلق داشتند و با هر سفری هم به خودشون و هم به اون محل اصالت می‌دادند.

حتی براشون کوچک‌ترین اهمیتی نداشت که بخشی از راسته‌ی جفت‌سم‌سانان هستند. براشون اهمیت نداشت چون می‌خواستند شنا کنند و با یه جفت سم عاریتی، نمی‌شه شنا کرد؛ پس یک روز صبح از خواب بیدار شدند و تصمیم گرفتند جفت سُم‌هاشون رو تبدیل به دم کنند و این کار رو کردند. چون سُریدن از پهنه‌ی خیال‌های آزادشون به رهایی آبی خنک اقیانوس‌ها از همه‌چیز مهم‌تر بود.

  • ۰۱/۰۲/۰۲
  • جوزفین مارچ

نظرات  (۹)

یعنی می‌شه یه روزی، این موجودی که اسمش رو گذاشتن اشرف موجودات، به این حجم از رهایی و سیالی برسه؟ 

پاسخ:
نمی‌دونم. امیدوارم. 

تصویر زیبایی ساختید با کلمات 👌👌

پاسخ:
ممنونم که به این‌جا سر می‌زنید. :) 

عکس  رو برا من باز نمی‌کنه:(

پاسخ:
آممم نمی‌دونم چرا. من توی بیان آپلودش کردم مستقیم که دیگه وی‌پی‌ان هم نخواد. روی این لینک می‌خوای کلیک کن، اگه باز نشد می‌خوای توی تلگرام برات بفرستم.

کدوم مستند بود؟ چون چیز خاصی ازشون نمیدونم

پاسخ:
Secrets of the whales. من از شبکه‌ی مستند دیدم.
انگار یه مستند سریالیه با همکاری نشنال جئوگرافیک و دیزنی. خیلی بامزه ست. بیشتر از این که جنبه‌ی علمی داشته باشه، صرفا نشون‌شون می‌ده و فقط باهاشون همراهه. خیلی اصلا درباره‌شون توضیح خاصی نمی‌ده. البته من هم فقط همین یه قسمتش رو دیدم. بقیه‌اش درباره‌ی بقیه‌ی انواع نهنگ‌هاست. می‌تونیم با هم هماهنگ کنیم و ببینیم‌شون اگه دوست داشتی.

چقدر این پستت نرم و آبی کم‌رنگ بود. :))

مشتاق شدم ببینم این مستند رو.

حق داری دلت بخواد نهنگ بلوگا باشی.

پاسخ:
سلام غزال. :)
اگه دوست داری ببینی‌اش من به سرکار علیه هم گفتم. از مستند دیدن با دوست‌هام خوشم میاد، دوست داری با هم ببینیمش؟ چون من هم مشتاقم بقیه‌اش رو ببینم.

باید بگم موقع نوشتن این متن درباره‌ی نهنگ‌های بلوگا، یاد تو و فیلت بودم که به جای چشم‌هاش دوتا فندق داره. :)

این که گفتی یاد من و فیلم افتادی که جای چشم‌هاش دو تا فندق داره... آخ قلبم! :*)

باعث خوشحالیمه که با هم ببینیمش. من بعد از کنکورم می‌رم سراغش. آخر اردیبهشت کنکورمه. اگه تا اون موقع ندیده بودیش با هم می‌بینیمش. :*

پاسخ:
باشه غزال. بعد از کنکورت بهم بگو لطفا اگه هنوز می‌خواستی. :)

توی ذهنم داشتم داستان رو می‌ساختم. اینکه یه روز بچه نهنگ بلوگا پا شد و رفت پیش مامانش و گفت من دیگه سم نمی‌خوام. مامانش هم گفت بی‌خود کردی. می‌دونی اگر سم نداشته باشی چی میشه؟ تا حالا دیدی هیچ بلوگایی سم نداشته باشه؟ بچهه ولی سرتق‌تر از این حرفا بود. پا شد رفت پیش خرچنگ و اره‌ماهی. گفت سم‌های من رو ببرید. اونا هم اولش مخالف بودن. ولی وقتی فکر کردن که با سم‌های این بلوگا چه آبگوشتی میشه بار گذاشت، موافقت کردن. خلاصه که این طوری اولین نهنگ بلوگای بدون سم وارد جهان هستی شد. یک بلوگای آزاد و رها. یک بلوگای بریده از سنت‌ها و چیزهای دست و پا گیر. 

:)

 

پاسخ:
خیلی بامزه و رها و بلوگایی بود.

اون روز کلی رفرش زدم، باز نشد.

الان اومدم پاسخ رو ببینم، عکس رو دیدم.

متشکر

پاسخ:
خواهشمند.

چطوری هماهنگ کنیم ببینیم ینی؟ :)

پاسخ:
می‌تونیم توی تلگرام یا واتساپ حرف بزنیم. می‌خوای شماره یا آی‌دی‌ات رو توی یه کامنت خصوصی برام بذاری؟
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی