بالاتر از ابرها، پایین‌تر از خورشید

محلی برای رها رقصیدن زیر نور خورشید

بالاتر از ابرها، پایین‌تر از خورشید

محلی برای رها رقصیدن زیر نور خورشید

به صرف چای وانیلی و بیسکوئیت نارگیلی.

برای دخترم، نور

چهارشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۲۵ ق.ظ

سلام.

فکر کنم باید یکی از شروط ازدواجم این باشه که طرف حداقل یک‌بار از استرس، به تب و لرز افتاده باشه و توی یک ماشین پر از آدم زده باشه زیر گریه. وگرنه به نظرم شایستگی والدگری برای نور رو نداره!!

  • ۹۹/۰۶/۱۹
  • جوزفین مارچ

نظرات  (۱)

  • جوزفین مارچ
  • به گمونم هیچ‌وقت خانواده‌م متوجه استرسم و نحوه رفتار باهاش نمی‌شن.

    تازه فهمیدم چی کار کنم که موقع استرس و بی‌کاری‌م پوست لبم رو نکنم، چون واقعا خطرناکه خب. به مقدار زیاد روش وازلین می‌زنم تا اصلا نتونم پوستش رو بِکَنم.

    دارم ناخنم رو می‌جوئم و برای همون هم کلی عذاب‌وجدان دارم که نباید این کار رو بکنم. بعد پدربزرگم بلند توی خونه جلوی فامیل‌ و خانواده‌م، رو به مامانم می‌گه «تِ کیجا شِ ناخِن رِ خارنه» و باعث می‌شه به جز این که ناخنم رو با شدت بیشتری بجوئم، پوست لبم رو هم از ورای لایه‌های زیاد وازلین بِکَنم و هم‌چنین قلبم هم نامنظم و محکم بزنه!

    اصلا یادم رفت که برای چی اولش استرس داشتم.

    پاسخ:
    تازه قشنگم. یادته که تو یک زمانی اصلا نمی‌دونستی استرس چه شکلیه؟ چند تا چشم داره و دست‌هاش چه وری‌ن؟ چی شده که تبدیل شده به ملازم همیشگی‌ت؟ :))