بالاتر از ابرها، پایین‌تر از خورشید

محلی برای رها رقصیدن زیر نور خورشید

بالاتر از ابرها، پایین‌تر از خورشید

محلی برای رها رقصیدن زیر نور خورشید

به صرف چای وانیلی و بیسکوئیت نارگیلی.

  • ۲۵ مهر ۰۱ ، ۲۳:۳۶
  • جوزفین مارچ

سراسیمه به دنبال زندگی دویدم...
شاید صدای شادی‌ام به وجدش آوَرَد؛

بلند بلند قهقهه‌زنان دویدم...
به بازی، جستان‌وخیزان دویدم...
زخم‌دیده و خم-به-ابرو-نیاورده دویدم...
 فریادشنیده و آوازش-گوش-فلک-کَرکنان دویدم...
ترسید که مست باشم و لایعقل...
شتابان فراری شد...

 

سراسیمه به دنبال زندگی دویدم...
گویی هق‌هقم شنود، به رحم آید؛

گرییدم و دویدم... 
به بانگ بلند نالیدم و دویدم... 
کمر-خم-صافش-نکرده دویدم...
زمین‌خورده دویدم...
زخم‌خورده و خونین دویدم...
نشان-زخم-فریادکنان دویدم...
ترسید که هیولایی باشم بی‌شاخ‌ودم...
شتابان فراری شد...

 

من ماندم و دنیا دنیا خستگی از پس سال‌ها دویدن...
من ماندم تنها با زندگی‌ام که یک‌چیزش خیلی کم بود؛
 «زندگی»...

  • ۱۸ مهر ۰۱ ، ۲۰:۳۹
  • جوزفین مارچ