برای دخترم، نور
چهارشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۲۵ ق.ظ
سلام.
فکر کنم باید یکی از شروط ازدواجم این باشه که طرف حداقل یکبار از استرس، به تب و لرز افتاده باشه و توی یک ماشین پر از آدم زده باشه زیر گریه. وگرنه به نظرم شایستگی والدگری برای نور رو نداره!!
- ۹۹/۰۶/۱۹
به گمونم هیچوقت خانوادهم متوجه استرسم و نحوه رفتار باهاش نمیشن.
تازه فهمیدم چی کار کنم که موقع استرس و بیکاریم پوست لبم رو نکنم، چون واقعا خطرناکه خب. به مقدار زیاد روش وازلین میزنم تا اصلا نتونم پوستش رو بِکَنم.
دارم ناخنم رو میجوئم و برای همون هم کلی عذابوجدان دارم که نباید این کار رو بکنم. بعد پدربزرگم بلند توی خونه جلوی فامیل و خانوادهم، رو به مامانم میگه «تِ کیجا شِ ناخِن رِ خارنه» و باعث میشه به جز این که ناخنم رو با شدت بیشتری بجوئم، پوست لبم رو هم از ورای لایههای زیاد وازلین بِکَنم و همچنین قلبم هم نامنظم و محکم بزنه!
اصلا یادم رفت که برای چی اولش استرس داشتم.